بسم الله الرّحمان الرّحیم

 

عطر نفس های مبارک رجب و تقارن شب جمعه های مبارکش، حالا دیگر دم به دم تنفس صبحگاهی شعبان  ست و فرصت های بی بدیل نورانی اش؛ در ثانیه روزهای آخر در گذر.

و در وادی قلم، توفیقی سهم واژه های نیمه نبود تا حظی از بدون نیمه های رجب المرجب نصیبش باشد و بعد ...

   

ظهوری از پس چهل سالگی توحیدانه اش در قاب غار حرا. و عصمتی مطهر که دستان ناپاک شرک و گناه به گرد آن هم نرسید و او حالا با ردای رسالت و بلاغت علق، پا از طور خود به بیرون می نهد.  با معجزه ای جهانی و رسالتی از برای تحقق حق و ندایی که نورانیتش در پیچ و تابهای تاریخی هرگز گم نمی شود و... .

نشان به نشان مومن شدن قلب هایی که هرگز او را ندیدند و با او زندگی نکردند ولی محبت او را در عمق دل یافتند

نشان به نشان فرو ریختن هیمنه دشمنانش در هر دوره و زمان

به همان نشان بانگ اذان در گلدسته های عالم که به محتوای رسالتش هرروز شهادت میدهند

اصلا نشان به نشان قرآن، همان معجزه ابدی که در حصار امن سوره هایش، در لوای آیاتش به راحتی میتوان فهمید که در حفاظ پرقدرت الهی ست و دست هیچ تحریف گری به دامان پاک آن باز نشده است و نخواهد شد .

نشان به همان نشان توحید، که مبعث برهه ای از زمان نیست که در تاریخ ثبت شود و در تقویم عید و در کتاب ها تدریس بلکه تجسم حقیقتی ست که تار و پود عالم به آن گره خورده و حتی اگر روزگاری تاریخ از پاکی آن روی گردان شود، به یقین عالمی در برابرش قد علم میکند.

 

  

-------------------------------------

پ.ن1: عید بزرگ مبعث بر همگی مبارک. نتونستم برای مبعث چیزی ننویسم .

پ.ن2: اینکه هر ازچندگاهی شده، شاید خوب نباشد ولی فعلا نوشتن توفیقی میخواهد که برای ما به اندازه باریکه آبی شده . به یاد بزرگواران و دوستان هستم هرچند که علی الحساب مجال خوندن پست ها و نظر گذاشتن نیست. با آرزوی موفقیت برای همه بزرگواران. اعیاد پیش رو مبارک.