نیمه

یادآور اندیشه

۴ مطلب با موضوع «بادبادک» ثبت شده است

تمنا

بسم الله الرّحمان الرّحیم

     

اندر احوالات این روزهای من یک فهم جدید در لابه لای روزمرگیهایم ... 

    

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
تب باران

شرط محبت وفاست

بسم الله

 

صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست

چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست

 

مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست

گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست

 

گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست

ور چه براند هنوز روی امید از قفاست

 

برق یمانی بجست باد بهاری بخاست

طاقت مجنون برفت خیمه لیلی کجاست

 

غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست

اول صبحست خیز کآخر دنیا فناست

  

صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست

یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست

 

درد دل دوستان گر تو پسندی رواست

هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست

 

بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست

گر تو قدم می‌نهی تا بنهم چشم راست

 

از در خویشم مران کاین نه طریق وفاست

در همه شهری غریب در همه ملکی گداست

  

با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست

گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست

  

سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست

هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست

  

-----------

نکته نوشت : پند سعدی که مایه گرفته از معارف قرآن و حدیث است همواره نقش زرین خاطر پندآموزان، و زبان فصیح و صریح او، رازگشای گنجینه‌های معانی برای دلهای جوینده و مشتاق بوده است.
رهبر انقلاب ۱۳۶۳/۰۹/۰۴

  

+ این غزل48 ام از دیوان اشعار سعدی ست .   

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تب باران

آخر چگونه شعر کنم قصه تو را ؟؟

هو الحق

 

 دعوتید به ترکیب بندی از علیرضا قزوه با عنوان ماه مخفی .

۱۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تب باران

دو رفیق

یا مرتاح

... از پشت پرچینها و بوته های گل کنار درخت سیب سرک می کشد. مانند پسرک دوره گردی که عمق حسرتش را تنها در چشمانش میتوان یافت. و من با نگاهی سرشار ، خیره به اعماق اندوه تفکراتش میشوم. با نگاهم او را می پایم و نمیگذارم دمی از نظرم برود! نفسی عمیق می کشم و ...

می خندم. بلند و بلندتر آنقدر بلند که صدای خنده هایم حسرت را از افق نگاهش به اندازه لحظه ای دور کند. آنقدر که باور کند خنده آن روی سکه غصه ست. همیشگی و جدا ناپذیر

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تب باران