نیمه

یادآور اندیشه

۵۱ مطلب با موضوع «راه» ثبت شده است

صف بندی

و هو العزیز دوانتقام

 

سوره مبارکه کافرون که میخوانی مدام بحث عبودیت را تکرار میکنی. “من عبودیت میکنم، من عبودیت نمیکنم...“

بله! می فرماید که من عبودیت خداوند واحد را میکنم و غیر او را عبودیت نمیکنم و شما ای مشرکان کافر، آنچه من عبودیت میکنم را نمی پذیرید و بندگی اش را نمی کند . 

این تفاوت آنقدر ریشه ای و بنیادی و اساسی ست که باعث می شود دین ها از هم جدا باشد. دو دین که یکی در ذیل ولایت خدای یگانه ست و عبودیت موحدانه دارد و یکی در ذیل هر ولایتی غیر خدا که میشود طاغوت . پیامبر اکرم(ص) قاطعانه این تبیین و مرزبندی را انجام میدهند و ابراز میکنند.

سوره مبارکه کافرون، سوره برائت ست . سوره ابراز مرزبندی در برابر کافران

-------------------------------

حوالی 13 آبان و شعاری که برای ما در حکم برائت و تبیین مرز است .

سوره مبارکه کافرون ناخواسته در ذهن آمد

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تب باران

تبعیت از امام شرط پذیر نیست

بسم رب الحسین

  

باید تابع ولی بود . وقتی مشروط تایید میشوی یعنی نقاط ضعفش آنقدری هست که نمیتوان آن را به صورت کامل تایید کرد . یعنی اگر آن شرط ها رعایت نشوند این تایید هم دیگر وجود ندارد .

اصلا چه یک شرط برای انجام کاری بگذارد چه صد شرط . چه رد کند و چه تایید. در همه حال باید تابع ولی بود.

در حرف ولی نباید ولی آورد. فقط باید گفت چشم. انجام داد.

باید تابع ولی بود که او دیده بان است . خطوط قرمز را میبیند و می شناسد . خطوطی که مرزهای حق و باطل اند . گاهی ما نمی بینیم . حواسمون نیست . اصلا نمی شناسیم . اما امام میشناسد . باید حرفهایش را با گوش جان شنید و عمل کرد که اگر نکنیم قومی دیگر می آیند و با جان و دل، با عشق این کار را انجام میدهند و ما روسیاه می شویم .

   

+اگر میخواهیم تفاوت بین ما و اهل کوفه بارز باشد، نباید به سیاهی عزا اکتفا کنیم بلکه باید کاری را انجام دهیم که آنها نکردند:‌ تبعیت و حمایت از امام

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تب باران

محرم الحرام

بسم رب الحسین

صدای آهسته ی گام هایت، سکوت غفلت زده شهر را در هم می شکند وقتی آرام و سنگین از ابتدای عمر سال فرا میرسی

و سال آغاز میشود:

با قدم های دسته دسته به سوی فردا های سبز حرمت های شکسته شده خونینت

با فریادهای رسا و بلندت که حزین به جای تمام ماه های سال به صدا درآمده است

با یکرنگی و همرنگی سیاه نشان عزا

با...

سال با تو آغاز می شود که حصار مرزها وحرمت هایت از نامت هم پیدا ست 

اینک محرم الحرام، ابتدای “ والفجر“ 

 و تنها ده شب تا طلوعت باقی ست ای نفس مطمئنه .

   در حرکت شبانه اینگونه قاعده ای ست:

‌ “ وَلا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا ﴿٣٣﴾

و هرگز نفس محترمی که خدا قتلش را حرام کرده مکشید مگر آن‌که به حکم حق مستحق قتل شود، و کسی که خونش به مظلومی و ناحق ریخته شود ما به ولی او حکومت و تسلط (بر قاتل) دادیم پس (در مقام انتقام) آن ولی در قتل و خونریزی اسراف نکند که او از جانب ما مؤید و منصور خواهد بود. (33)

  

---------------------------------

امروز جمعه شیرخوارگان حسینی

...یک گام رو به پیش و یکی رو به پس رود

حالا مردد است به سوی چه کس رود...

 

 

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تب باران

بر کرانه غدیر

بسم الله الرّحمان الرّحیم

السلام علیک یا أمیر المومنین

    

غدیر یک حادثه یا اتفاق نیست . بلکه خود یک تاریخ است. نشانه ای روشن برای همه آن کسانی که جلو رفته اند و یا عقب مانده اند

باید اینجا بایستی تا ببینی ردپاهای نورانی رسالت را که حالا به اینجا رسیده است‏،‌به اوج درخشش و تابش. در اینجا که به عقب نگاه میکنی تاریخ برایت مرور می شود،‌شب و روزهای رسالت. از طائف و قریش تا هجرت و اکنون که حجه الوداع  ست . به افق که خیره شوی،‌امتداد نورانی اش را میبینی که مرتب تکرار میشود :‌علی، علی،‌ علی ،‌علی، علی،‌علی،‌علی،‌علی،‌علی، علی،‌علی

۵ نظر
تب باران

باید داشت

الیه المصیر

  

“‌ پس به تقوا و ترس از خدا روی بیاورید، که رشته آن استوار، و دستگیره آن محکم،‌ و قله بلند آن پناهگاهی مطمئن می باشد. قبل از فرا رسیدن مرگ، خود را برای پیش آمدهای آن آماده سازید، پش از آنکه مرگ شما را دریابد،‌ آنچه لازمه ملاقات است فراهم آورید. زیرا مرگ پایان زندگی ست و هدف نهایی قیامت است .

مرگ برای خردمندان پند و اندر، و برای جاهلان وسیله عبرت آموزی ست، پیش از فرا رسیدن مرگ از تنگی قبر ها، و شدت غم و اندوه، و ترس از قیامت، و در هم ریختن استخوان ها،‌ و کر شدن گوش ها، و تاریکی لحد، و وحشت از آینده، و غم و اندوه فراوان در تنگنای گور،‌و پوشانده شدن آن با سنگ و خاک، چه میدانید؟!‌

پس ای بندگان خدا! خدا را! پروا کنید، که دنیا با قانون مندی خاصی می گذرد ،‌شما با قیامت به رشته ای اتصال دارید،‌گویا نشانه ای قیامت، آشکار میشود، و شما را در راه خود متوقف کرده، با زلزله هایش سر رسیده است، سنگینی بار آن را بر دوش شما نهاده، و رشته پیوند مردم با دنیا را قطع کرده،‌ همه را از آغوش گرم دنیا خارج کرده است!...“

  

نهج البلاغه. خطبه 190

ترجمه استاد دشتی

۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تب باران

سقاخانه

هو الرئوف

  

   

----------------------------------------------------

این دهه بهانه است، عمری ست که زیر سایه کرامت شماییم...

۱۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
تب باران

إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ...

یا ناصر من لا ناصر له

   

“از خداوند برای پرهیزگاری یاری بخواهید، و برای انجام دستورات خدا از تقوا یاری جویید زیرا تقوا،‌امروز سپر بلا ، و فردا راه رسیدن به بهشت است . راه تقوا روشن، و رونده آن بهر مند، و امانتدارش خدا، که حافظ  آن خواهد بود. تقوا همواره خود را بر امتهای گذشته(وحال) عرضه کرده و در آینده هم عرضه میکند، زیرا فردای قیامت همه به آن نیاز دارند“

   

خطبه 191 نهج البلاغه

ترجمه استاد دشتی

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تب باران

نور دیدگان

هو الخبیر الطیف

  

سقف کبود با چلچراغهایش، همسایه همیشگی زمین

شاید مراقب، شاید نگهبان، شاید یک چشم آبی زیبا که چشمک ستاره هایش هم حالا در کمند علم است اما تعدادش...نه دفتر و کتابی و نه هیچ سیستمی، اصلا در چه ذهنی می گنجد درک عظمت یک کهکشان؟؟؟

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
تب باران

کریم اهل بیت(ع)

یا اکرم من کل کریم

   

دلخوش از مستحبی هستم و شد ورد لبم
چون که واجب شده پاسخ بدهی مستحبم
با لب روزه تو را می دهم ای یار سلام
که کریمانه بگویی به من زار سلام
سائل خانه ات از حد و عدد بیرون است
آسمان نیز به درگاه شما مدیون است
نظری کن که در این ماه مسلمان بشویم
کاش بر سفره ی افطار تو مهمان بشویم
مهدی چراغ زاده

  

۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تب باران

خیلی دور ، خیلی نزدیک

 بسم الله

 

گاه هر آنچه میخواهیم نباشیم و نکنیم آن را دور میبینیم 

و هر آنچه دوست داریم که باشیم و داشته باشیم نزدیک ...

 چشمانمان ضعیف نیست!!!

نزدیک میکنیم و میشویم یعنی آنقدر آن آرزو یا وسیله را مهم و یا ارزشمند و یا زیبا میدانیم که مدام در فکرش هستیم ، آنقدر فکر میکنیم تا راهی برای رسیدن به ان بیابیم و بعد راه می افتیم برای به دست آوردنش. شاید آرزوی ما محال بوده و یا در وضعیت زندگی ما بعید بوده اما ما آن را به خود نزدیک کردیم به واسطه نزدیک کردن خودمان با آن!!!

و دور میشویم از هر آنچه دوست نداریم وقتی به آن توجهی نمیکنیم و یا آن را نادیده میگیرم و در رابطه با آن فکر نمیکنیم و حتی نزدیکترین راه ها به آن را میبندیم تا آن چیز دوست نداشتنی از ما دور شود و از خیال ما محو شود و کم کم از زندگی ما پاک شود.

گاه به درستی دوست داریم یا نداریم یعنی به درستی از یک بدی فاصله میگیریم هرچند در وجودمان باشد و به یک خوبی نزدیک میشویم هر چند از نظر همه محال باشد ولی گاه دوست داشتن هایمان معکوس میشود و حقیقتهای خیلی نزدیک را بسیار دور میبینیم . حقیقتهایی که دوربینی من و یا حتی تمام عالم تاثیری در قطعیت اتفاق افتادنش ندارد.

حواسمان باشد که خودمان را به چه چیزی نزدیک و از چه چیزی دور میکنیم. برخی آرزوها تنها سراب اند

----------------

از ابتدا که سوره مبارکه معارج را بخوانی به آیاتی می رسی که برایت آشنا اند.  شاید قبلا خوانده ای و یا شنیده ای و یا همین سوره بوده...

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا .... یادم آمد!!

فراز پایانی دعای عهد و...

العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان

۱۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تب باران