هو الغنی الحمید

  

عادت روزمره هایمان شده که بگوییم من فلان کار را کردم ، این برای من است، چرا به من دادی و ندادی ، کمک من رو یادت نره ها و  این پول منه و...

میم های پرتکرار مالکیت که از یادمان برده است ضمایر دیگری هم وجود دارد. اینقدر این مـــــــــــــــــــــــــــــن ها را بزرگ میکنیم که غافل میشویم از این شیطان .

حواسمان نیست که این تکرار مالکیت اعتباری برایمان یک منیت شده است و خودمان را برای خودمان بزرگ کرده . اینقدر که تحمل نداریم این بزرگی و به اصطلاحی این شخصیت لکه دار شود. چه ضمیر عجیبی ست . نه توان از دست دادنش را داریم و نه چشم دیدن اینکه به دیگران برسد. از اینکه نعمتی به من برسد خوشحالم و از اینکه یک ضر و بدی بیاید و حال خوشم را خراب کند ناراحت . حواسمان پرت شده است. پرت خودمان

کاش می شد این میم ها را جهت داد . نه اینکه بشود نمازم، قرآنم، مسجدم، کتابم بلکه:

اگر پول من است برای توست . اگر آبروی من است از آن تو ست . اگر کار نیکی ست از جانب توست. اگر من هستم فقط برای تـــــــــــــــــــــــــــــــو ست و من این شهرت را خالصانه برای تو میخواهم . تویی که در آن اثری از من نیست و این از لطف تو ست

حالا که این ماه، ماه توست تو یادمان ده:

شمردن ضمایر از جایی که من در آن نیستم . اینگونه باورم میشود که من تنها جزیی از اجزای این عالم . یک جز به اندازه من که همین قدر میتواند تو باشد. همان قدری که خادم خلق توست

----------------------------------------------

پ.ن1: میگفت کتابی نوشته بود و به چاپ نرسید. خیلی تلاش هم کرد و بعدها کسی رفت و به اسم خودش چاپ کرد. خبر که به گوشش رسید اثری از ناراحتی نبود و گفت ما میخواستیم این مطالب در دسترس همگان قرار بگیرد که گرفت . حال چه از جانب من باشد چه از جانب کس دیگری

پ.ن2: ماه مبارک رمضان بهترین فرصت است که به یاد بیاوریم این من آفت ایمان ماست. یاد بگیریم که همه امور به دستان خداست. سخت است اما تکرار که شود ذهن یاد میگیرد که به جای م ، ت ، به جای  ن  هم  و  بگذارد.

پ.ن3: به قول سید شهیدان اهل قلم : گمنامی تنها برای شهرت پرستان زجرآور است وگرنه همه اجرها در گمنامی ست ...