نیمه

یادآور اندیشه

۱۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

صرفا جهت اطلاع!

بسم الله

 

به اطلاع آن دسته از بزرگواران دانشجو که اتفاقا اهل کرج هم هستند میرسانم که دانشگاه تهران واحد کرج یک سری کارگاه آموزشی برگزار میکند که برای آگاهی از نحوه ثبت نام و تاریخ برگزاری و هزینه آن میتوانید به این لینک سری بزنید. ( استادانه)

از آنجا که مهلت ثبت نام تا 5 اردیبهشت است این پست هم تا همین زمان ثابت است

محل برگزاری در : کرج- بلوار امامزاده حسن- دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران

------

پ.ن1 : والا من در راستای نشر علم این را گذاشتم . هر کسی دوست داشت بره و هرکی هم نداشت نره . اینو گفتم که بعدا نگی نگفتی! این مطلب صرفا صرفا جهت اطلاع است.

پ.ن2: ضمن اینکه افراد غیر دانشجو هم میتوانند شرکت کنند ولی خب دانشجویان 30% تخفیف دارند.

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تب باران

غریب سامرا

والله عزیز ذوانتقام

  

 

 “ مسعودی نقل می‌کند که یک نفر سعایت امام هادی علیه‌السلام را کرده بود که آقا چنین است و چنان است و اسلحه در منزلش است و به ایشان مراجعه می‌شود. خیلی حرف‌ها زده بود. تا این‌که دربار عباسی حضرت را ‌اجباراً به سامرّا می‌خواند. حضرت وقتی روی اسب می‌نشینند، این ملعون می‌گوید که نمی‌دانم حضرت هادی می‌دانی که تمام این کارها را من کردم؟ تمام این سعایت‌ها را من کردم و من کار تو را به این‌جا رسانده‌ام که الان تو را از مدینه‌ی جدّت می‌برند. بعد هم قریب به این مضمون به امام هادی می‌گوید که اگر به کسی در سامرّا و به خلفا بگویی من تمام مزارع دوستانت را آتش می‌زنم، نخل‌ها را آتش می‌زنم، چشمه‌ها را کور می‌کنم. حضرت هادی با یک متانتی می‌فرمایند که من دیشب شکایت تو را به بزرگی کردم که پس از او کسی را لایق نمی‌دانم که شکایت کسی را به پیش او ببرم. می‌گوید به کی گفتی؟ حضرت می‌گوید به خدا. آن شخص لرزید و گفت که آقا من را عفو کن! حالا جالب است که اگر می‌گفت من پشیمان شدم و می‌روم حرفم را پس می‌گیرم یا می‌گویم من دروغ گفتم، نشانه‌ی توبه بود، اما هیچ‌کدام از این کارها نشد و به قول معروف آب از آب تکان نخورد. فرمود: «عفَوْتُ عَنکَ»؛ عفوت کردم.
بسیار عجیب است که آدم شخصی را که تمام ظلم را درباره‌اش مرتکب شده است، در یک کلمه عفوش کند. ما در سیره‌ی ائمه از این عفوها داریم که اصلاً اگر جمع شود، کتابی می‌شود که چگونه دشمنانشان را عفو می‌کردند.
ببینید یکی از چیزهایی که در جامعه کم شده، حتی در خانواده‌ها کم شده، همین مسئله‌ی گذشت است. آیت‌الله بهاء‌الدینی قدّس‌سرّه سخنی داشتند که مفادش این بود که: با این صفت‌ها با این بی‌گذشتی‌ها برکات از زندگی می‌رود. اگر برخی می‌بینند برکت در زندگیشان نیست، خدا می‌داند برمی‌گردد به سوء خُلق. برمی‌گردد به آن کینه‌های باطنی. سوء خُلق را باید دوا کنیم. “

استاد فاطمی نیا

متن کامل اینجا ست

  

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تب باران

شرط محبت وفاست

بسم الله

 

صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست

چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست

 

مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست

گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست

 

گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست

ور چه براند هنوز روی امید از قفاست

 

برق یمانی بجست باد بهاری بخاست

طاقت مجنون برفت خیمه لیلی کجاست

 

غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست

اول صبحست خیز کآخر دنیا فناست

  

صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست

یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست

 

درد دل دوستان گر تو پسندی رواست

هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست

 

بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست

گر تو قدم می‌نهی تا بنهم چشم راست

 

از در خویشم مران کاین نه طریق وفاست

در همه شهری غریب در همه ملکی گداست

  

با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست

گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست

  

سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست

هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست

  

-----------

نکته نوشت : پند سعدی که مایه گرفته از معارف قرآن و حدیث است همواره نقش زرین خاطر پندآموزان، و زبان فصیح و صریح او، رازگشای گنجینه‌های معانی برای دلهای جوینده و مشتاق بوده است.
رهبر انقلاب ۱۳۶۳/۰۹/۰۴

  

+ این غزل48 ام از دیوان اشعار سعدی ست .   

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تب باران